Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری  صدا وسیما ،روز ۱۸ تیر مقارن با روز درگذشت مهدی آذریزدی پیر قصه‌گو در عرصه ادبیات کودک و نوجوان است که با خلق و بازنویسی آثاری ارزشمندی همچون «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب»، «قصه‌های تازه از کتاب‌های کهن»، «گربه ناقلا»، «گربه تنبل»، «مثنوی برای بچه‌ها» با قلمی بی آلایش و ساده توانست، مخاطبان بسیاری را به خود جذب و با نگارش داستان‌های خیال‌انگیز آنان را با میراث کهن فرهنگی، تاریخی و ادبی ایران زمین آشنا کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این روز را در کشور روز ادبیات کودک و نوجوان نام گذاری کرده‌اند.

این نوع ادبیات شامل نوشته‌ها و سروده‌های ادبی ویژه کودکان و نوجوانان می‌شود و بخشی از فرهنگ شفاهی عامه، مانند لالائی ها، مثل ها، قصه‌هاست و هم داستان‌ها و نمایشنامه‌ها و اشعار و نیز نوشته‌هایی در زمینه دین، دانش اجتماعی، علم و کاربرد‌های آن، هنر و سرگرمی را دربر می‌گیرد. آثار این گونه از ادبیات با هدف آماده کردن کودک برای شناختن، دوست داشتن و ساختن محیط، شناساندن کودک به خویشتن، ایجاد احترام به اصالت انسانی و علاقه‌مند کردن کودک به مطالعه و ایجاد عادت به آن از سوی نویسندگان و سرایندگان برای کودکان و نوجوانان پدیدار می‌شود.

بر این اساس "روز ادبیات کودک و نوجوان" نه تنها فرصتی برای آشنا نمودن این طیف سنی با کتاب و تثبیتش در زندگی آن‌ها است؛ بلکه بهانه خوبی برای تشریح اهمیت این جریان موثر فرهنگی برای والدین و همچنین یادآوری حساسیت آن برای دست‌اندرکاران امور آموزشی و اجتماعی کودکان و نوجوانان است.

از این رو به مناسبت روز ادبیات کودک و نوجوان با تنی چند از فعالان حوزه ادبیات کودک و نوجوان گفتگو کردیم که در ادامه می‌خوانید:
استاد محمدرضا سرشار، نویسنده، پژوهشگر، منتقد ادبی و از پیشکسوتان حوزه ادبیات کودک و نوجوان می‌گوید: ادبیات ویژه کودک و نوجوان باید ضمن در نظر گرفتن اقتضائات سنی، زبان و بیان در خور فهم مخاطب، بتواند از نظر هنری او را به خود جذب کند.

او تصریح می‌کند: در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ به‌ویژه در سال‌های اخیر با شیوع و گسترش کرونا، فضای مجازی در کشور ما فراگیر و سبب شد که متاسفانه آموزش و پرورش به اجبار پای دانش‌آموزان را به فضای مجازی باز کند، به موجب آن یک سلسله انحرافات اخلاقی و عقیدتی مسائل و مشکلات به مسائل خاص این سنین اضافه و برای آنان سلیقه‌سازی‌های جدیدی را به وجود آورد که این معضل هر روز نیز اضافه می‌شود. بخش دوم مورد اشاره ادبیات کودک و نوجوان، باید به مقابله با عوارض منفی این پدیده عجیب بپردازد.


استاد محمدرضا سرشار، ادامه سه نهاد خانواده، مدرسه و اجتماع را در جذب کودکان و نوجوانان به مطالعه موثر می‌داند و تصریح می‌کند: در واقع پایه علاقه‌مندی کودکان به مطالعه در خانواده گذاشته می‌شود. بعد مدرسه آن را تقویت و تعمیق می‌کند. همزمان، جامعه نیز به گسترش فرهنگ مطالعه در بین کودکان و نوجوانان امر کمک می‌کند. هر یک از این سه نهاد در این راه کوتاهی کنند، توسعه فرهنگ مطالعه در بین کودکان و نوجوانان آن طور که باید محقق نمی‌شود.

پیشکسوت حوزه ادبیات کودک و نوجوان، تهیه و انتشار کتاب‌هایی سالم، جذاب و پاسخ‌دهنده به نیاز‌های تربیتی، فکری و ذوقی مخاطبانشان را کار ویژه ناشران، نویسندگان، تصویرگران و عنوان می‌کند و ادامه می‌دهد: وضعیت تالیف کتاب‌های کودک و نوجوان نسبت به تصویرگری آثار بهتر است. از موارد استثنائی و خاص که بگذریم که بسیار کم هستند؛ در مجموع، تصویرگران کتاب‌های کودک و نوجوان از نویسندگان کودک و نوجوان ما، به طرز مایوس‌کننده‌ای عقب‌اند.

حجت‌الاسلام علیرضا سبحانی مدیر انتشارات جمال در خصوص اوضاع و احوال و مسائل کتاب کودک می‌گوید: ذائقه کودک و نوجوان ما بر اثر ترجمه‌هایی که وارد ادبیات کودک و نوجوان می‌شود دارد مسموم می‌شود. ژانر‌هایی در کتاب‌های ترجمه شده است که ذبح اخلاق، اباحه گری و زیر پا گذاشتن برخی از سنت‌ها و آموزه‌های دینی ما و حتی برخی آداب ملی ماست.

او فقدان آیین‌نامه برای نگارش آثار حوزه کودک و نوجوان را یکی از ضعف‌های بزرگ این حوزه می‌داند و تصریح می‌کند: ما الان مدرسه‌ای نداریم که بخواهیم بگوییم محتوای ما در ایران برای داستان، ناداستان، کتاب‌های دینی و غیردینی دارای مجموعه‌ای از استاندارد‌های مشخص جهانی یا ملی و یا حتی مختص ناشر است. این یک ضعف بزرگ است. بخش زیادی از نبود استاندارد و شاخص تولید محتوا در ایران به این برمی‌گردد که حاکمیت و افرادی که در این زمینه مسئولیت داشته و دارند، هیچ کاری نکرده و تمام تلاش‌هایشان فقط در کار‌های ممیزی و در کار‌های سلبی بوده‌است. ما به یک استانداردسازی و ساخت یک مکتب در حوزه کودک و نوجوان از حیث ادبی و ساختاری کتاب نیازمندیم.


مدیر انتشارات جمال که سال‌ها در عرصه ادبیات کودک و نوجوان فعالیت کرده، با بیان اینکه ما نیازمند ساخت استاندارد‌هایی ادبی و محتوایی در سطح ملی هستیم، می‌گوید: به نظر من هر کتابی، به مهندسی و معماری محتوا نیاز دارد. مهندسی محتوا به معنی نقشه راه است. ما در ایران کمتر نویسنده یا ناشری داریم که بتواند از مهندسی محتوایش کاملا دفاع بکند. از حیث معماری محتوا بیشتر در ایران توجه شده است. عده‌ای از نویسندگان دارای سبک ادبی هستند و از حیث ادبی می‌توان آن‌ها را صاحب قلم و سبک خاص دانست؛ ولی هنوز آن سبک و روشی که قابل تدریس، ارائه و شاگرد پروری باشد نداریم یا بسیار نادر است.

سبحانی نسب با تاکید بر اینکه ما در ادبیات کودک و نوجوان نباید وارداتی عمل کنیم، اظهار می‌کند: بعد از انقلاب، آثار بسیار خوبی تولید شده و از این آثار بسیار خوب می‌توان به مجموعه‌ای از ساختار‌های خوب ادبی و محتوایی رسید. یکی از مهم‌ترین مسائل در کتب کودک بحث صفحه‌آرایی و تصویرگری است. در صفحه‌آرایی، در این ۴۰ سال رشد خیلی خوبی داشتیم و هنرمندان جوانی که اخیرا به جرگه صفحه‌آرایی کودک ملحق شدند، کار‌های خیلی جذابی انجام داده‌اند. تصویرگری و صفحه‌آرایی در ایران رو به رشد است و محتوا‌های خوبی خلق می‌شود؛ اما همچنان یکی از مهم‌ترین ضعف‌های این حوزه، تایپوگرافی است.

مدیر انتشارات جمال تصریح می‌کند: یکی از ایرادات جدی نویسندگان کودک و نوجوان در نگارش موضوعات دینی این است که فکر می‌کنند باید کودکانه بنویسند، حال آن‌که ما نیازمند به محتوای عمیق در ادبیات کودک هستیم.

او با اشاره به گسترش آثار ترجمه در حوزه کودک و نوجوان تاکید می‌کند: ذائقه کودک و نوجوان کشور بر اثر ترجمه‌های آثار کودک و نوجوان غربی دارد مسموم می‌شود. ژانر‌هایی در کتاب‌های ترجمه بکار می‌رود که ذبح اخلاق، اباحه گری و زیرپا گذاشتن برخی از سنت‌ها، آموزه‌های دینی و برخی آداب ملی ما است. برخی از این آثار در غرب و فرهنگ غربی پذیرفته شده‌است و واقعا برای دشمنی با ما نوشته نشده، ولی وقتی که بی توجه به تفاوت‌های فرهنگی بومی می‌شود، شکل دشمنی و خطر به خود می‌گیرد. رهبر عزیز در دیداری که با نویسندگان کودک داشتند فرمودند "بی‌پناه‌ترین قشر جامعه کودکان و نوجوانان هستند که وقتی چیزی برایشان نوشته شد فکر می‌کنند درست است و می‌پذیرند در حال حاضر یک سبک زندگی غربی به مغز کودکان ما تزریق می‌شود و کودک و نوجوان ما این سبک را می‌پذیرد. این از عمیق‌ترین بحران‌های کودک و نوجوان است. کوتاهی‌های وزرات ارشاد و عدم فعل‌ها و ترک‌وظیفه‌ها در آینده نزدیک تبدیل به آسیب می‌‎شود و ما به‌زودی از بحران هویت و عدم جهان‌بینی‌توحیدی کودکان و نوجوانان گفتگو خواهیم کرد. چالش امروز، تبدیل به بحران و آسیب در فردا خواهد شد که جبرانش سخت است و باید با جهاد جلوی آن را گرفت.

منصوره مصطفی‌زاده، کارشناس حوزه کودک و مدیر کتاب پارک نیز می‌گوید: فرایند تولد یک نویسنده سال‌ها گاهی ده‌سال طول می‌کشد. از زمانی که یک نفر علاقه به نوشتن را در خودش کشف می‌کند، نطفه یک نویسنده شکل می‌گیرد. این تازه اولین قدم است! علاقه به نوشتن و خوب‌نوشتنِ بعضی چیزها، مرحله گِل خام نویسنده است. او با اشاره به گسترش فضای مجازی در جامعه و تاثیر آن بر نویسندگان نوقلم اظهار می‌کند: امروزه افرادی با استعداد نویسندگی و با عشق و اشتیاق به نوشتن پا به عرصه کلمات می‌گذارند. آن‌ها باید بازی را از زمین فضا‌های مجازی شروع کنند، چون نه دیگر پاورقی روزنامه‌ها خواننده دارد، نه ده‌ها مجله‌ی ریز و درشت منتشر می‌شود که به هر کس با اندکی ذوق و علاقه، یک ستون کوچک برسد. زمین خاکیِ نویسندگی، رینگ بی‌رحم فضای مجازی‌ست. جایی که هر کس با هر سطحی از معلومات یا ذوق ادبی می‌تواند صریح‌ترین نظرات را پای نوشته‌های این جنین نویسندگی ثبت کند. مواجهه تند و بی‌پرده با نظرات عمومی، از طرفی موجب می‌شود تعارفات معمول محافل ادبی کنار برود، اما این را هم دارد که دست‌های تازه‌نویسنده را با طناب‌های کوچک، اما پُرشماری می‌بندد. نویسنده برای یافتن سبک منحصر به فرد خود باید احساس امنیت می‌کرد، اما فضای مجازی هر کس را به سمت عامه‌پسندتر شدن سوق می‌دهد.

مصطفی‌زاده تصریح می‌کند: افرادی هستند که دوره‌های متعدد نویسندگی را هم گذراند و از اساتیدی هم درس گرفته‌اند و چند سالی هم نوشته‌هایشان را منتشر کرده‌اند؛ اما روند چاپ آثارشان با مشکل مواجه می‌شود، اظهار می‌کند: سال‌هاست که جوانان مستعدی پا به عرصه نوشتن می‌گذارند، اما کسی برایشان "مادری" نمی‌کند. هیچ نهاد یا مطبوعه یا محفلی، روی این گل‌های خام دست نمی‌کشد و ورزشان نمی‌دهد تا شکل بگیرند. جوان‌ها در فضای بی‌انت‌ها رها شده‌اند و نویسندگان قدیمی دارند پیر می‌شوند و دیگر خانه‌هایشان شبیه خانه‌های بچه‌های این دوره و زمانه نیست و کتاب‌هایشان هم کتاب‌های صمیمی و دوست‌داشتنی بچه‌ها از آب درنمی‌آید.

آن چه از ماحصل این گفتگو‌ها بدست آمد این است که اگر چه ادبیات کودک و نوجوان در دهه‌های اخیر رشد داشته، اما همچنان نیازمند نظارت بر آثار چاپ شده، تالیف آیین‌نامه‌های مختلف برای نگارش آثار و حمایت نویسندگان دارد تا بتوانند با چاپ و نشر آثار با کیفیت جهان بینی تازه‌ای را برای کودکان و نوجوانان کشور بگشاید. آنچه در این گزارش آمده خلاصه‌ای از گفتگو‌هایی فعالان حوزه ادبیات کودک و نشر است که مصاحبه کامل آن در ماهنامه اختصاصی «کتاب رضوی» آمده است. علاقه‌مندان برای مطالعه ماهنامه «کتاب رضوی» می‌توانند به سایت انتشارات به‌نشر به آدرس ww.behnashr.com مراجعه کنند.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: ادبیات کودک و نوجوان حوزه ادبیات کودک کودکان و نوجوانان روز ادبیات کودک حوزه کودک صفحه آرایی فضای مجازی نوشته ها بچه ها سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۷۵۴۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مزخرفاتی که می‌گویند چرا در دیوان حافظ نام ایران نیست، بها ندهید/ قسم‌تان می‌دهم هر روز برای کودک خود دو بیت از «بوستان» بخوانید

ماهرخ ابراهیم‌پور: مراسم نکوداشت دکتر اصغر دادبه، استاد بازنشسته‌ی دانشگاه علامه و حافظ‌شناس نامی دوشنبه ۱۷ اردیبهشت در خانه‌ی اندیشمندان و علوم انسانی برگزار شد.

اصغر دادبه در ۱۸ اسفند ۱۳۲۵ در شهر یزد در خانواده‌ای ادب‌پرور به دنیا آمد. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی به تهران آمد و بعد از دریافت دیپلم، در دانشگاه تهران در رشته‌ی الهیات مشغول به تحصیل شد. او کارشناسی ارشد و دکتری خود را هم در همین رشته ادامه داد. دادبه در زمان تحصیل از محضر استادان بنامی چون امیرحسن یزدگردی، مهدی حمیدی شیرازی، احمد مهدوی دامغانی و امیرحسین آریانپور بهره برد. او پس از پایان تحصیل در دانشگاه‌های تهران به تدریس پرداخت. از جمله تدریس فلسفه‌ی اسلامی و ادبیات عرفانی در دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر گروه ادبیات دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، هم‌چنین مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشکده‌ی علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال.

تحصیل‌کردگان قادر نیستند اشعار فارسی را درست بخوانند!

اصغر دادبه طی سخنانی در مراسم نکوداشت خود گفت: امروز تحصیل‌کردگان ادبیات قادر نیستند به‌درستی اشعار فارسی را بخوانند و به‌درستی شعر بسرایند. در حالی که آن‌ها درس این رشته را در دانشگاه خوانده‌اند. متاسفانه در خانواده‌ها اصرار بر این است که همه‌ی بچه‌ها پزشک و مهندس شوند و آن‌ که از همه‌ی رشته‌ها رانده و مانده به ادبیات می‌آید که معلوم است از او چه هنری خواهد تراوید!

او افزود: همه‌ی این مهندسان و پزشکان هم به فرنگ می‌روند و آن موقع فرنگی به خودش می‌گوید ما که به اندازه‌ی کافی پزشک و مهندس از جهان سوم داریم که خدمت ما را می‌کنند پس خودمان مدیریت بخوانیم و آن‌ها را مدیریت کنیم. در حالی که من کوره‌دهات یزد و کاشان را به صد سفر فرنگ ترجیح می‌دهم و آن‌چه در فرهنگ و ادبیات این مرز و بوم است با هیچ چیز عوض نمی‌کنم. همان کوره‌دهاتی که حالا سعی می‌کنند همه‌ی شکل و شمایلش را فرنگی کنند و خانه‌ی بتنی بسازند و جالب این‌که وقتی بحرانی پیش می‌آید و ناگه زلزله درمی‌گیرد همان خانه‌ی بتونی فرو می‌ریزد و خانه‌ی گلی بر جای خودش می‌ماند!

این استاد برجسته‌ی ادبیات اظهار کرد: زمانی که در موسسه‌ی ایران‌شناسی از ورودی‌های دکتری مصاحبه می‌گرفتیم آن که از رشته‌ی دیگری آمده بود هم شعر می‌دانست هم نثر و هم... اما آن‌ که فارغ‌التحصیل ادبیات بود، دریغ که چند بیت شعر نمی‌توانست به‌درستی بخواند! این شیوه‌ی انتخاب رشته که همه‌ی گل‌درشت‌ها به رشته‌های ریاضی و تجربی بروند و وامانده‌ها به ادبیات روی بیاورند به گنجینه‌ی فرهنگ ما ضربه می‌زند. فکر نکنید همه چیز در تکنولوژی خلاصه می‌شود، چه تمدن‌هایی که فرو ریختند و اثری از آن‌ها نمانده است اما اگر ایرانی تا به امروز برجای مانده به لطف فردوسی، سعدی، حافظ و نظامی و... است.

اصغر دادبه گفت: اگر امروز در مقر سازمان ملل شعر سعدی می‌درخشد، فکر می‌کنید اگر مشابه آن را داشتند، جای‌گزین نمی‌کردند؟ این شعر بیانگر فرهنگ ایرانی است و یک ایران‌دوست باعث شد که این شعر تا سازمان ملل برود. حالا امروز ما هر روز از فرهنگ خود دور و دوتر می‌شویم. دانشجویان ما جز معدودی بوستان و گلستان سعدی را که شیرازه‌ی فرهنگ ما در آن‌ها نقش بسته است حتی ورق نمی‌زنند. در خانواده‌ها از آداب ایرانی خبری نیست.

او ادامه داد: شما را قسم می‌دهم که هر روز برای کودک خود دو بیت از ابیات بوستان بخوانید یا دو جمله از گلستان، به‌راحتی در حافظه‌شان جا می‌گیرد. می‌دانید من شیفته‌ی حافظم و همه‌ی عمر را در حافظ‌شناسی گذراندم، اگر حافظ نبود، سعدی بود، اما اگر سعدی نبود، حافظ هم نبود. حالا فهمیدید چرا در این صد سال این همه حمله به سعدی شد! با سعدی این ادبیات غنی در ذهن کودکان‌مان نهادینه می‌شود و در آینده این فرهنگ کلنگی نمی‌شود و در درون هر ایرانی زنده می‌ماند. من به خاطر دارم پدرم که تحصیلات آن‌چنانی نداشت، در هر حرفش یک ضرب‌المثل بود، همان ضرب‌المثل‌هایی که از آن به عنوان خرد ایرانی یاد می‌شود و امروز کمتر کسی ضرب‌المثل‌های اصیل ایرانی را به خاطر دارد.

این استاد بازنشسته‌ی ادبیات دانشگاه علامه عنوان کرد: امروز در بعضی از شبکه‌های تلویزیون افرادی شعر می‌خوانند که وقتی کلمه پس و پیش و وزن مختل می‌شود، خودشان متوجه نمی‌شوند. حال آن‌که مردم بی‌سواد قدیم اگر کلمه یک میلی‌متر جابه‌جا می‌شد، وزن را تشخیص می‌دادند. لذا آثار فرهنگی در یک کلام «علم آدمیت است و جوانمردی و ادب» مهم است که ما چنین گوهری را فراموش می‌کنیم.

اصغر دادبه در بخش پایان سخنانش با اشاره به دوست داشتن ایران گفت: در هیچ دوره‌ای هیچ‌یک از بزرگان ایران را از یاد نبردند؛ چنان‌که استاد محمد اسلامی ندوشن. مسئله‌ای که در تاریخ جریان داشت و نگرانی از فراموش شدن امری است که نیاکان ما همواره در تاریخ به آن توجه داشتند. لذا به مزخرفاتی که امروز می‌گویند چرا در دیوان حافظ نام ایران نیست، بها ندهید. چون اگر فردی کمی سواد داشته باشند می‌دانند که در دوره‌ی فردوسی و نظامی با واژه‌ی «ایران» به میهن مهر می‌ورزیدند، اما در دوره‌ی‌ بعد به دلیل تحولات سیاسی و اجتماعی چنان که حماسه‌ی بیرونی تبدیل به حماسه‌ی درونی شد، اشاره به ایران از طرق دیگر صورت گرفت؛ یعنی «زبان ملی»، «تاریخ» و «اساطیر و حکمت ملی ایران». من از این سه ضلع به عنوان ارکان هویت ملی یاد کرده‌ام.

او ادامه داد: حافظ لفظ ایران را به کار نبرده است، اما می‌سراید « کِی بود در زمانه وفا؟ جامِ مِی بیار/ تا من حکایتِ جم و کاووسِ کِی کنم» یا «که آگه است که کاوس و کی کجا رفتند/ که واقف است که چون رفت تختِ جم بر باد» پس این حس چه می‌شود؟! کل حکمتی که حافظ به کار گرفته، باعث شده که اشاره به میهن از طریق دو ضلع دیگر هویت ملی صورت گیرد.

۲۵۹۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904192

دیگر خبرها

  • ۲ مطالبه مهم رهبر معظم انقلاب در نمایشگاه کتاب سال گذشته/ نکاتی که نیازمند توجه جدی است
  • آخر هفته‌ای با رنگ تنوع،نشاط و تخفیف در بخش کودک و نوجوان نمایشگاه کتاب تهران
  • رویکرد ما در حوزه ادبیات کودک و نوجوان حمایت جدی از «تألیف» است
  • مزخرفاتی که می‌گویند چرا در دیوان حافظ نام ایران نیست، بها ندهید/ قسم‌تان می‌دهم هر روز برای کودک خود دو بیت از «بوستان» بخوانید
  • ۹۰ درصد کارهای اجرایی کارخانه کاغذ زاگرس انجام شده است
  • تولید ادبیات کودک و نوجوان با مشکل روبروست
  • دانشگاه شیراز میزبان نهمین همایش ملی ادبیات کودک شد
  • ‌دانشگاه شیراز میزبان نهمین همایش ملی ادبیات کودک می‌شود
  • رویداد‌های باغ هنر در حوزه هنری کودک و نوجوان
  • باید و نبایدهای کتاب دینی برای بچه‌های امروز